بابا لنگ دراز عزیزم !
تمام دلخوشی دنیای من به این است که ندانی و دوستت بدارم!
وقتی میفهمی و میرانی ام چیزی درون دلم فرو میریزد ...
چیزی شبیه غرور!
بابا لنگ دراز عزیزم لطفا گاهی خودت را به نفهمیدن بزن
و بگذار دوستت بدارم ...
بعد از تو هیچکس الفبای روح و خطوط قلبم را نخواهد خواند ...
نمیگذارم ...
نمیخواهم ...!
بابا لنگ درازِ من همین که هستی دوستت دارم ...
حتی سایه ات را که هرگز به آن نمیرسم ...!
نظرات شما عزیزان:
نوشته شده در چهار شنبه 23 مرداد 1392 ساعت 1:51 نویسنده asal